مقابله با پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان نیازمند یک دیدگاه گسترده و همه‌گیر از جامعه و مسئولین است. اصلاح ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، توسعه برنامه‌های پشتیبانی و مشاوره در سطوح مختلف، تقویت ارتباطات اجتماعی و خانوادگی، و تسهیل دسترسی به خدمات سلامت روان و اجتماعی می‌تواند از جمله راهکارهای مؤثر در مقابله با این پدیده باشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی << روژنیوز >> در پی ازدیاد و پایین آمدن سن خودکشی در سنین پایین در شهرهای مرزی و عواقب آن خبرنگار این پایگاه خبری  گفتگویی با دکتر اسماعیل شوانی روانشناس و مدیر مرکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی سوکنا ترتیب داده است که در ادامه با هم می‌خوانیم:

 

خبرنگار: لطفاً در خصوص ریشه اصلی خودکشی و تاثیر آن بر جامعه و راه‌های مقابله با آن مطالبی ارائه کنید.

 

دکتر اسماعیل شوانی: به نام خدا، خودکشی عملی است که فرد برای پایان‌دادن زندگی خود به طور آگاهانه و خودخواسته انجام می‌دهد. فرد هنگامی دست به خودکشی می‌زند که دیگر امیدی نداشته باشد و راه‌حل دیگری برای حل مشکل خود نمی‌یابد.

براین‌اساس باید گفت خودکشی و به‌تبع آن خودزنی، از جمله بارزترین مواردی هستند که در آنها بزهکار و بزه‌دیده یک فرد واحد است؛ بنابراین خودکشی مهم‌ترین نوع خشونت تغییر شکل داده شده است. در این نوع خشونت، فردِ مرتکب به‌جای اینکه دیگران را مورد حمله و تعرض قرار دهد، به زندگی و حیات خود حمله کرده و به آن خاتمه می‌دهد.

واژه خودکشی suicide: برای اولین‌بار در سال ۱۶۴۲ به کار رفت.

از نظر دورکیم، خودکشی به هر حالتی از مرگ اطلاق می‌شود که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخص قربانی آن را انجام داده و از نتیجه عمل خودآگاه بوده باشد.

چه چیزی به بحران خودکشی منجر می‌شود؟

یک بحران خودکشی معمولاً توسط یک تجربه آسیب‌زا و یا مجموعه‌ای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال می‌کنند، ایجاد می‌شود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی، ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی درازمدت هستند. زمانی که نظام مقابله‌ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یأس ناشی از آن می‌تواند شخص را به افکار خودکشی، آسیب‌پذیر نماید.

احساسات شخص خودکشی‌کننده

عموماً شخص در معرض خودکشی، به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کناره‌گیری می‌کند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می‌نماید. نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش می‌یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می‌شوند. خواب، خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می‌گردند. شخص ممکن است به دلیل سخت و غیرقابل‌تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند، در خواب مشکل داشته باشد، کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم، آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می‌گیرد.

علائم خطر

بیشتر اوقات در رفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی می‌افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود و مرتب‌کردن کارهایشان خود را برای مرگ آماده کنند. آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کناره‌گیری نموده الگوی خواب‌وخوراک خود را تغییر دهند و یا علاقه‌شان را نسبت به فعالیت‌ها یا ارتباطات گذشته‌شان از دست بدهند. چنین تغییرات ناگهانی و شدید می‌تواند به‌عنوان زنگ خطر تلقی گردد. چرا که با این تغییرات فرد خود را در موقعیتی می‌بیند که به‌زودی مشکلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت

حداقل ۷۰ درصد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، قبل از اقدام، به‌گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند. آگاهی از این نشانه‌ها و حاد بودن مشکلات فرد می‌تواند در پیشگیری از چنین تراژدی‌هایی کمک‌کننده باشد. اگر شما فردی را می‌شناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند و یا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده موقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست در امتحان دچار مشکل است، لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآیید.

بسیاری از افراد غالباً با ابراز جملاتی همچون، دلم می‌خواهد خودم را بکشم، یا، نمی‌دانم چه مدت دیگر می‌توانم این فشارها و مشکلات را تحمل کنم، یا اینکه، من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام که کارها واقعاً بدتر گردد، یا، اخیراً طوری رانندگی می‌کنم گوئی واقعاً برایم اهمیت ندارد چه اتفاقی برایم پیش بیاید. دیگران را مستقیماً از برنامه خودکشی خود مطلع می‌گردانند.

به‌طورکلی وجود احساس افسردگی، ابراز درماندگی، تنهایی و ناامیدی شدید، می‌تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی در فرد باشد.

گوش‌دادن به صحبت‌های فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست، حائز اهمیت بسیاری است. چرا که معمولاً این گونه صحبت‌ها تلاش ناامیدانه فرد جهت برقراری ارتباط، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران است.

باورهای غلط و حقایقی راجع به خودکشی

باور غلط: فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند.

حقیقت: بیشتر مردم گاهگاهی در طول زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده‌اند. بسیاری از افرادی که خودکشی می‌کنند و یا اقدام به خودکشی کرده‌اند، در زندگی خود افراد عاقلی بوده‌اند.

باور غلط: افرادی که یک‌بار اقدام به خودکشی می‌کنند دیگر سراغ آن نمی‌روند.

حقیقت: اغلب مواقع عکس قضیه درست است. کسانی که اقدام‌های قبلی خودکشی داشته‌اند، بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. برای بعضی از این افراد، خودکشی در دفعات دوم و سوم آسان‌تر است.

باور غلط: کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد.

حقیقت: بیشتر بحران‌های منجر به خودکشی، محدود به زمان بوده و بر اساس افکار مبهم صورت گرفته‌اند. کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند به نحوی قصد فرار از مشکلات را دارند. درحالی‌که آنها می‌باید مستقیماً با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه‌حل‌های دیگری را بیابند. راه‌حل‌هایی که با کمک افراد علاقه‌مند به آنها در طول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق‌تر راجع به مسائل فکر کنند.

باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می‌تواند ایده خودکشی را در فرد به وجود آورد.

حقیقت: بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن، فکر راجع به خودکشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است. علاقه‌مندی و صحبت مستقیم راجع به خودکشی، این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت درباره مشکلات خود را تجربه نماید که این امر می‌تواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد. این گونه صحبت‌ها همچنین باعث می‌شود فردی که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته و احتمالاً برای وی تسکین‌دهنده نیز باشد. (عمومی‌سازی مسئله باهدف کاهش فشار روانی)

خودکشی را می‌توان به سه نوع تقسیم‌بندی نمود:

خودکشی موفق: افرادی که به‌طورجدی خودکشی می‌کنند و با روشی که انتخاب می‌نمایند به زندگی خود پایان می‌دهند.

– خودکشی ناموفق: آنهایی که با هر روش انتخابی اقدام به خودکشی می‌کنند و نجات می‌یابند.

– خودکشی پنهان یا مزمن: آمار خودکشی در این نوع، بسیار بالاتر از دیگر انواع خودکشی است.

در این مورد با وجودی که فرد از انجام بعضی رفتارها و یا عادات آگاهی دارد و می‌داند که ادامه آن رفتار و یا عادات موجب عارضه جسمی، معلولیت و یا مرگ وی می‌شود و با وجودی که در مورد آن رفتار و یا عادات مخرب با وی مکرراً صحبت شده و عواقب آن به وی گوشزد می‌گردد، اما وی به رفتار و عادت خود ادامه داده و به‌سلامتی خود بی‌توجهی می‌نماید.

شاید بتوان این نوع خودکشی را “خودکشی محترمانه” نامید، به‌عنوان‌مثال: اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سیگار، استفاده غیرمجاز از داروهای زیان‌آور، و یا بیماران قلبی، فشارخونی، و دیابتی‌ها که این بیماران در مورداستفاده از داروهای تجویزی بی‌توجهی می‌نمایند و رژیم غذایی خود را رعایت نمی‌کنند. در همین زمینه بعضی از تصادفاتی که منجر به مرگ راننده شده و نمی‌توان دلیل و یا علت مشخصی را برای آنها پیدا کرد، نمونهٔ این گونه خودکشی است.

عوامل و شرایطی که سبب شکل‌گیری و افکار خودکشی و اقدام به خودکشی می‌شود

عوامل زمینه‌ساز: عبارت‌اند از وجود بی‌ثباتی و مشکلات طولانی در خانواده، ابتلای نوجوانان به اختلال روانی، مشکلات و ناتوانی‌های شناختی و مهارت‌های مقابله

عوامل آشکارساز رفتار خودکشی با عناوین زیر مشخص می‌شوند: مشکلات و بحران‌های تربیتی و انطباقی، وجود تعارض در روابط بین‌فردی، درگیری با والدین یا همسالان، طردشدن، مشکلات تحصیل، داغ‌دیدگی و ازدست‌دادن، درگیری‌های عاطفی و جداشدن از عزیزان یا افراد موردعلاقه، داستان‌های عاطفی و خودکشی دوستان و نزدیکان.

شیوه‌های مواجهه با افکار خودکشی

ترس‌ها، ناکامی‌ها و نگرانی‌های خود را با والدین، دوست، همسر، استاد، مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه‌حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه‌حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغازکننده فرایندی است که از طریق آن نیرو، امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به کشف راه‌حل‌های دیگر جهت حل‌وفصل بحران منجر می‌گردد. اگر افکار خودکشی پیش از چند روز طول کشید، کمک حرفه‌ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

آنچه را که موجب ناراحتی شما می‌شود، به طور مشخص بنویسید. علاوه بر این، چگونگی رویارویی‌تان با مشکلات را معین کنید. با مشخص‌کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می‌دهید، دریچه ذهن خود را برای راه‌حل‌های دیگر باز می‌گذارید.

افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما به طور دائمی درباره نقایص، تقصیرها و بدبیاری‌های زندگی خود تعمق و تفکر نمایید، خودپنداری و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر سندها، توانایی‌ها و مشارکت‌های شخصی مثبت، نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی‌هایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی‌اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید. (معنادهی مثبت به مشکلات)

چگونه می‌توان به فردی که قصد خودکشی دارد کمک نمود؟

قبل از هر اقدامی، سعی در برقراری ارتباط حسنه و یاورانه داشته باشیم.

خونسرد باشید. در بیشتر موارد عجله‌ای در کار نیست. بنشینید و واقعاً به صحبت‌های فرد گوش فرادهید و ضمن درک، حمایت‌های عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمایید.

به طور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمایید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هر نوع کمکی هستند. از صحبت یا سوال مستقیم راجع به خودکشی، ترس و وحشتی به خود راه ندهید.

فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله و اقدامات مثبت تشویق و ترغیب نمایید. به‌خاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد، نمی‌تواند منطقی و دقیق فکر کند. او را از هر گونه اقدام جدی و تصمیمات غیرقابل‌برگشت در موقعیت بحران باز دارید و راجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش می‌دهد بحث و گفتگو نمایید.

از دیگر افراد کمک بگیرید. علی‌رغم اینکه شما قصد کمک را دارید، سعی نکنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید. در جستجوی افرادی که بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما کمک کنند برآیید، حتی اگر به قیمت ازبین‌رفتن اعتماد او به شما شود. اجازه دهید فرد مشکل‌دار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید و نسبت به او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.

و در ادامه ذکر چند نکته در ارتباط با خرده‌فرهنگ‌ها نسبت به روابط درون خانوادگی و آسیب خودکشی ضروری است:

دورشدن والدین از دنیای شناختی و عاطفی فرزندان زمینه ایجاد خلأ عاطفی را برای نوجوانان ایجاد خواهد کرد و همین مسئله زمینه‌ساز افکار یاس و ناامیدی، افسردگی و در نهایت افکار آسیب‌رسان به خود خواهد بود.

غرق‌شدن نوجوانان در فضای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای و به طبع آن ارتباطات عاطفی نشئت‌گرفته در بستر اینترنت زمینه‌ساز فاصله بین‌نسلی در خانواده شده و به‌نوعی خانواده‌های به‌اصطلاح مدرن امروزی با هم و دور از هم هستند.

عدم شناخت نوجوانان از توانمندی‌ها و نقاط ضعف خود یا به‌اصطلاح عدم انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، نوجوانان ما را به سمتی سوق داده است که با کوچک‌ترین اتفاقات زندگی روزانه دچار چالش‌های عمده فکری و هیجانی شده و به دلیل فاصله ایجاد شده با والدین و نبود گوش شنوا برای بیان احساسات و عواطف خویش، تنها راه چاره را در پایان‌دادن به زندگی خود می‌دانند.

آگاهی و شناخت والدین از تغییرات مرتبط با سن بلوغ در نوجوانان من‌جمله؛ تغییرات هورمونی و از همه مهم‌تر گرایش به جنس مخالف در این سن، یا به‌اصطلاح فرزندپروری سالم تا حدود زیادی اقدامات آسیب‌رسان به خود را در بین نوجوانان کاهش خواهد داد.

مراقبت والدین از فرزندان در سنین اولیه و آموزش مراقبت از خود در برابر تعرض‌های دوران کودکی یا به‌اصطلاح تربیت جنسی سالم می‌تواند نقش اساسی در رشد هویت سالم نوجوانان داشته باشد.

پس لازم است والدین ما به خود رجوع کرده و با طرح این سوال از خود که من در زمینه عواطف و احساسات چه کاری برای فرزندانم انجام داده‌ام بتوانند روابطشان را مجدداً بازتعریف کرده و به دنیای شناختی و عاطفی فرزندان خود نزدیک شده تا بلکه بتوانند از اتفاقات ناگوار اخیر خانوادگی رخ‌داده در سطح خانواده خویش و در نهایت شهرستان جلوگیری کنند.

خودکشی در سنین پایین 

موضوع خودکشی نوجوانان و جوانان در سن پایین یکی از مسائل مهمی است که در جوامع مختلف به‌خصوص در شهرستان‌ها موردتوجه قرار گرفته است. شهرستان پیرانشهر نیز از این حوزه مستثنی نیست و این مسئله از جمله چالش‌هایی است که نیازمند توجه و اقدام فوری مسئولین و جامعه در کل دارای اهمیت است. در زیر به بررسی پیامدهای این پدیده، علل و راه‌های مقابله با آن خواهیم پرداخت.

پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان در سن پایین در هر جامعه‌ای تأثیرات گسترده‌ای ایجاد می‌کند. این اقدام نه‌تنها برای خود فرد متأثرکننده است؛ بلکه برای خانواده، دوستان و جامعه نیز تأثیرات منفی فراوانی دارد. افزایش نرخ خودکشی نوجوانان و جوانان در سن پایین می‌تواند نشانه‌ای از وجود مشکلات عمیق‌تر و نگران‌کننده‌تر در جامعه باشد.

از جمله علل اصلی این پدیده می‌توان به فشارهای روانی و اجتماعی، کمبود حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی، افزایش مصرف مواد مخدر و الکل، اختلالات روانی، افزایش استرس و اضطراب ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی، ناکامی در تحصیلات و انزوا اجتماعی اشاره کرد.

راه‌های مقابله با پدیده خودکشی در شهرستان‌ها 

برای مقابله با پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان در سن پایین، لازم است اقدامات گسترده‌ای در حوزه‌های مختلف انجام شود. ابتدا باید از طریق اطلاع‌رسانی و آموزش‌های مناسب، آگاهی عمومی را در خصوص عوامل و علل این پدیده افزایش داد.

باید جوانان را آموزش داد که چطور با استرس و فشارهای روانی مقابله کنند و به دنبال راه‌های سازنده برای حل مشکلاتشان بگردند. همچنین باید برنامه‌های پشتیبانی و مشاوره را برای افرادی که احساس ناامنی و استرس دارند فراهم کرد تا بتوانند به نیازهای روانی و اجتماعی خود پاسخ دهند.

یکی از راهکارهای مهم در مقابله با خودکشی نوجوانان و جوانان در سن پایین، ایجاد شبکه‌های اجتماعی پویا و حمایتی میان خانواده‌ها و جوانان است. خانواده‌ها باید فضایی را فراهم کنند که احساس اعتماد و ارتباط با دیگر اعضای خانواده و دیگران برقرار شود.

همچنین جوانان نیز باید با اطلاع‌رسانی مناسب و آموزش‌های روان‌شناختی، به دنبال حفظ و تقویت روابط اجتماعی سالم با دوستان و خانواده خود باشند.

علاوه بر این، ترکیبی از رویکردهای پیشگیرانه و درمانی در حوزه‌های سلامت روان و اجتماعی نقش مهمی در کاهش و جلوگیری از خودکشی نوجوانان و جوانان دارد.

افزایش دسترسی به مراکز مشاوره و راهنمایی روان‌شناختی برای جوانان و خانواده‌ها می‌تواند کمک زیادی به پیشگیری از این پدیده داشته باشد. علاوه بر این، باید به بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی روان‌شناختی در مناطق مختلف توجه ویژه‌ای شود.

همچنین، نیاز است که مدارس به‌عنوان یکی از حوزه‌های مهم در پیشگیری از خودکشی نوجوانان و جوانان اقدامات قاطعی انجام دهند. برگزاری کلاس‌ها و آموزش‌های آگاهی‌بخش برای دانش‌آموزان و اعضای هیئت‌مدیره مدارس، ایجاد فضایی مطمئن و حمایتی برای دانش‌آموزان و ارتقای سطح اطلاعات و آگاهی معلمان و پایوران آموزشی نیز از جمله اقدامات مهم در این زمینه است.

در نهایت، مقابله با پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان نیازمند یک دیدگاه گسترده و همه‌گیر از جامعه و مسئولین است. اصلاح ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، توسعه برنامه‌های پشتیبانی و مشاوره در سطوح مختلف، تقویت ارتباطات اجتماعی و خانوادگی، و تسهیل دسترسی به خدمات سلامت روان و اجتماعی می‌تواند از جمله راهکارهای مؤثر در مقابله با این پدیده باشد.

نقش مسئولین در کاهش پدیده خودکشی

در نتیجه، برای کاهش آمار خودکشی نوجوانان و جوانان در شهرستان پیرانشهر و سایر مناطق، لازم است که همه اعضای جامعه و مسئولین به شیوه‌های مؤثر و هدفمند در پیشگیری، آگاهی‌رسانی، و ایجاد شبکه‌های حمایتی و درمانی توجه کنند.

این موضوع نیازمند همکاری همه‌جانبه افراد و نهادهای مختلف برای تأمین محیط‌های سالم و حمایتی برای نوجوانان و جوانان است، تا بتوانند با استرس‌ها و فشارهای روانی مواجه شده و راه‌حل‌های مؤثر برای حل مشکلاتشان پیدا کنند.

خبرنگار:علی محمدی اصل

انتهای خبر/